1 ایدل ار خواهی بسر آهنگ افسر داشتن کشور تجرید را باید مسخر داشتن
2 در طریق اهل معنی سلطنت را شرط نیست با وجود کشور تجرید کشور داشتن
3 ننگ زیور دار ایدل زیور ار خواهی که هست زیور اهل حقیقت ننگ زیور داشتن
4 نا قلندر باشد آن رهرو که در طی طریق پای بند او شود موی قلندر داشتن
1 مرد که بر کند دل ز صحبت نادان بر خرد افزاید و بکاهد نقصان
2 اندک اندک شود مصاحب دانا مرد که بر کند دل ز صحبت نادان
3 حکمت لقمان طلب ز مکرمت پیر پیر شوی ای پسر ز حکمت لقمان
4 شاد روی از سواد اعظم کامل در ده جاهل مرو که گردی پژمان
1 از پی تشکیل حل ز عقد خراسان حل مشاکل کنم بطرزی آسان
2 آسان گویم که گر بگویم مشکل یکسر مشکل شود حدیث خراسان
3 مشرق خورشید آسمان حقیقت اینک در زیر ابر ظلمست پنهان
4 عالم او مرتشی ایالت او پست مجمع اوباش جمع و ملک پریشان
1 آمد دم سپید دم آن ماه لشکری تابنده تر بروی ز خورشید خاوری
2 زان پیشتر که سر زند از مشرق آفتاب تابید در سراچه من ماه و مشتری
3 از سیم خام ساخته سروی سپید فام بالای سرو مشک تر و لاله طری
4 سوسن نچیده بودم از شاخ نارون سنبل ندیده بودم از مشک تاتری