باب اول در سیرت پادشاهان در گلستان سعدی شیرازی

44 اثر از باب اول در سیرت پادشاهان در گلستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سعدی شیرازی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 2 از این مجموعه هستید.

یکی از ملوک بی انصاف از سعدی شیرازی گلستان 12

1. یکی از ملوک بی انصاف پارسایی را پرسید از عبادت‌ها کدام فاضل تر است گفت تو را خواب نیم روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یکی از ملوک را شنیدم از سعدی شیرازی گلستان 13

1. یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود و در پایان مستی همی‌گفت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

یکی از پادشاهان پیشین از سعدی شیرازی گلستان 14

1. یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یکی از وزرا معزول شد از سعدی شیرازی گلستان 15

1. یکی از وزرا معزول شد و به حلقه درویشان درآمد اثر برکت صحبت ایشان در او سرایت کرد و جمعیت خاطرش دست داد ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود قبولش نیامد و گفت معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

یکی از رفیقان شکایت از سعدی شیرازی گلستان 16

1. یکی از رفیقان شکایت روزگار نامساعد به نزد من آورد که کفاف اندک دارم و عیال بسیار و طاقت بار فاقه نمی‌آرم بارها در دلم آمد که به اقلیمی دیگر نقل کنم تا در هر آن صورت که زندگانی کرده شود کسی را بر نیک و بد من اطلاع نباشد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه

تنی چند از روندگان در از سعدی شیرازی گلستان 17

1. تنی چند از روندگان در صحبت من بودند ظاهر ایشان به صلاح آراسته و یکی را از بزرگان در حق این طایفه حسن ظنّی بلیغ و ادراری معین کرده تا یکی از اینان حرکتی کرد نه مناسب حال درویشان ظنّ آن شخص فاسد شد و بازار اینان کاسد خواستم تا به طریقی کفاف یاران مستخلص کنم آهنگ خدمتش کردم دربانم رها نکرد و جفا کرد و معذورش داشتم که لطیفان گفته‌اند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

ملک زاده‌ای گنج فراوان از سعدی شیرازی گلستان 18

1. ملک زاده‌ای گنج فراوان از پدر میراث یافت دست کرم بر گشاد و داد سخاوت بداد و نعمت بی دریغ بر سپاه و رعیت بریخت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

آورده‌اند که انوشیروان از سعدی شیرازی گلستان 19

1. آورده‌اند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود غلامی به روستا رفت تا نمک آرد نوشیروان گفت نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد گفتند از این قدر چه خلل آید گفت بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است هر که آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

غافلی را شنیدم که خانه از سعدی شیرازی گلستان 20

1. غافلی را شنیدم که خانه رعیت خراب کردی تا خزانه سلطان آباد کند بی خبر از قول حکیمان که گفته‌اند هر که خدای را عزّ و جلّ بیازارد تا دل خلقی به دست آرد خداوند تعالی همان خلق را بر او گمارد تا دمار از روزگارش بر آرد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

مردم‌آزاری را حکایت از سعدی شیرازی گلستان 21

1. مردم‌آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همی‌داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همی‌کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یکی را از ملوک مرضی هایل از سعدی شیرازی گلستان 22

1. یکی را از ملوک مرضی هایل بود که اعادت ذکر آن ناکردن اولی. طایفهٔ حکمای یونان متفق شدند که مر این درد را دوایی نیست مگر زهره آدمی به چندین صفت موصوف. بفرمود طلب کردن.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه