1 با روی تو آبله بسی کوشیدست تا خلعتی از مهر در او پوشیده است
2 گفتی که دو هفته ماه نو پوشیده است روضه گل و یاسمن بر او جوشیده است
1 بر یاد جمال ملک چشمم به غنود از لفظ قضا شنو که گوشم چه شنود
2 ای خفته رساندت به آزادی زود گر بنده رشید خاص را خواهی بود
1 یارب تو کنی عید که گرداند عید بر بوالفرج رونی منصور سعید
2 تا راحت و محنت است وعد است و وعید منصور سعید باد منصور سعید
1 ای بنده دولت تو هر آزادی شاگرد کفایت تو هر استادی
2 گر بسته چرخ جز تو کس بگشادی امید مرا نزد تو نفرستادی
1 با هجر من ضعیف را تاب نماند آرام نماند با من و خواب نماند
2 در مرحله ها مسجد و محراب نماند کز من بگذر ز اشک غرقاب نماند
1 ای مایه اعتصام خلق ای منصور ای معتصم دگر به فریاد و نفور
2 خورشیدی و خورشید نباشد معذور گر زو نرسد نظر به نزدیک و به دور
1 تا چون گل لعل گونه بفروخته ام چون نیلوفر جامه غم دوخته ام
2 بیداری شب ز نرگس آموخته ام زیرا که چو لاله با دل سوخته ام
1 تا باز ترا به دیده ام زارترم دیدار ترا ز جان خریدارترم
2 تو خفته چو ظالمان خوش و من همه شب از دیده مظلومان بیدارترم
1 ای جوی فراق در تو پایاب نماند با موج تو کشتی مرا تاب نماند
2 ای کعبه وصل بی توام خواب نماند خرسندیم از تو جز به محراب نماند
1 گفتم که ز خردی دل من نیست پدید اندوه بزرگ تو در او چون گنجید
2 گفتا که ز دل بدیده باید نگرید خرد است و بدو بزرگها به توان دید