آثار رهی معیری

صفحه 5 از 6
6 اثر از چند قطعه رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر چند قطعه رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رهی معیری / چند قطعه رهی معیری

چند قطعه رهی معیری

1 سیل آشوب، روان گشت به کاشانه ما سوخت از آتش بیدادگری خانه ما

2 آه از آن سودپرستان که ز بی‌انصافی طلب گنج نمایند ز ویرانه ما

3 نارفیقان، عوض مزد به ما زجر دهند گرچه خم گشت ز بار رفقا! شانه ما

4 دوست خون دل ما خورد به جای می ناب در عوض زهر بلا ریخت به پیمانه ما

1 ای باغبان طرفه که خواهی به دست عدل از باغ ملک دور کنی مار و مور را

2 آنان که دفع گربه و روباه می‌کنند رخصت کجا دهند سباع شرور را

3 تنها شغال، میوه دهقان نمی‌خورد در باغ ملک ره چه دهی موش کور را

4 از خرس‌های بیشه نزدیک غافلی لیکن، کشی به بند شغالان دور را

1 بعد از این دشت و دمن رشک جنان خواهد شد زلف سنبل به چمن، مشک‌فشان خواهد شد

2 باز بلبل که بود غره به ده روز بهار غافل از محنت ایام خزان خواهد شد

3 هرکه عاشق‌منش افتاده و شاعرمسلک بهر او باد صبا، نامه‌رسان خواهد شد

4 چون شود پرده‌دری کار نسیم سحری هرچه در پرده نهان است، عیان خواهد شد

1 چون مساعد نیست ساعد بهر نفط حمله از هر سو به ساعد می‌شود

2 بهر یک (میم) این همه غوغا ز چیست ساعد از حرفی مساعد می‌شود

1 سراینده‌ای، پیش داننده‌ای فغان کرد از جور خونخواره دزد

2 که از نظم و نثرم، دو گنجینه بود ربود از سرایم ستمکاره دزد

3 بنالید مسکین: که بیچاره من بخندید دانا: که بیچاره دزد!

1 حمید، تازه‌جوان و شکفته‌رو شده است مگر به چشمه حیوان تنش فرو شده است

2 سرشک بیوه‌زنان سهم ساعد است ولی گشایش پل دختر نصیب او شده است

1 بهر گشایش پل دختر وزیر راه سوی میانه رفت و رها کرد خانه را

2 با دست همتش پل دختر گشاده گشت یعنی گشود راه دخول میانه را

1 مستیم و خرابیم ز پیمانه دشتی ای بی‌خبر از باده مستانه دشتی

2 چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ افسونگر دل‌ها بود افسانه دشتی

3 زان باده صافی که دهد مستی جاوید لبریز چو میخانه بود خانه دشتی

4 او فتنه زیبایی و دیوانه عشق است صاحب‌نظران فتنه و دیوانه دشتی

1 مار اگر گوید که مورم، بشنو و باور مکن دیو اگر گوید که حورم، بشنو و باور مکن

2 گر بگوید روبه افسونگر نیرنگ‌باز کز فریب و حیله دورم، بشنو و باور مکن

3 ور بگوید مرده‌خور کفتار، کز بهر ثواب خادم اهل قبورم بشنو و باور مکن

4 ور بگوید سنگ‌پشتی بی‌نوا، کز چابکی پهنه‌پیما، چون ستورم، بشنو و باور مکن

آثار رهی معیری

6 اثر از چند قطعه رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر چند قطعه رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.