آثار رهی معیری

صفحه 1 از 3
3 اثر از غزلها - جلد دوم رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلها - جلد دوم رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رهی معیری / غزلها - جلد دوم رهی معیری

غزلها - جلد دوم رهی معیری

1 ما نظر از خرقه‌پوشان بسته‌ایم دل به مهر باده‌نوشان بسته‌ایم

2 جان به کوی میْ‌فروشان داده‌ایم در به روی خودفروشان بسته‌ایم

3 بحر طوفان‌زا دل پرجوش ماست دیده از دریای جوشان بسته‌ایم

4 اشک غم در دل فرو ریزیم ما راه بر سیل خروشان بسته‌ایم

1 دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند

2 نه ز پای می‌نشیند نه قرار می‌پذیرد دل آتشین من بین که به موج آب ماند

3 ز شب سیه چه نالم؟ که فروغ صبح رویت به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند

4 نفس حیات بخشت به هوای بامدادی لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند

1 شب این سر گیسوی ندارد که تو داری آغوش گل این بوی ندارد که تو داری

2 نرگس که فریبد دل صاحب‌نظران را این چشم سخنگوی ندارد که تو داری

3 نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف این خرمن گیسوی ندارد که تو داری

4 پروانه که هردم ز گلی بوسه رباید این طبع هوس‌جوی ندارد که تو داری

1 خاطر بی‌آرزو از رنج یار آسوده است خار خشک از منت ابر بهار آسوده است

2 گر به دست عشق نسپاری عنان اختیار خاطرت از گریه بی‌اختیار آسوده است

3 هرزه‌گردان از هوای نفس خود سرگشته‌اند گر نخیزد باد غوغا گر غبار آسوده است

4 پای در دامن کشیدن فتنه از خود راندن است گر زمین را سیل گیرد کوهسار آسوده است

1 به گوش هم‌نفسان آتشین سرودم من فغان مرغ شبم یا نوای عودم من؟

2 مرا ز چشم قبول آسمان نمی‌افکند اگر چو اشک ز روشندلان نبودم من

3 مخور فریب محبت که دوستداران را به روزگار سیه‌بختی آزمودم من

4 به باغبانی بی‌حاصلم بخند ای برق که لاله کاشتم و خار و خس درودم من

1 لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد شعله دیدم سرکشی‌های توام آمد به یاد

2 سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس‌آرای توام آمد به یاد

3 بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم لرزش زلف سمن‌سای توام آمد به یاد

4 در چمن پروانه‌ای آمد ولی ننشسته رفت با حریفان قهر بی‌جای توام آمد به یاد

1 سزای چون تو گلی گرچه نیست خانه ما بیا چو بوی گل امشب به آشیانه ما

2 تو ای ستاره خندان کجا خبر داری؟ ز ناله سحر و گریه شبانه ما

3 چو بانگ رعد خروشان که پیچد اندر کوه جهان پر است ز گلبانگ عاشقانه ما

4 نوای گرم نی از فیض آتشین‌نفسی است ز سوز سینه بود گرمی ترانه ما

1 در چمن چون شاخ گل نازک‌تنی افتاده است سایه نیلوفری بر سوسنی افتاده است

2 چون مه روشن که تابد از حریر ابرها ساق سیمینی برون از دامنی افتاده است

3 یک جهان دل بین که از گیسوی او آویخته یک چمن گل بین که در پیراهنی افتاده است

4 روی گرمی شعله‌ای در جان ما افروخته خانمان‌سوز آتشی در خرمنی افتاده است

1 آن که سودازده چشم تو بوده است منم وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم

2 آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم

3 آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش آفرین گفته و دشنام شنوده است منم

4 آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی وآن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم

1 ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است ماییم جای دیگر و او جای دیگر است

2 چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست جز چشم دل که محو تماشای دیگر است

3 این نه صدف ز گوهر آزادگی تهی است وآن گوهر یگانه به دریای دیگر است

4 در ساغر طرب می اندیشه سوز نیست تسکین ما ز جرعه مینای دیگر است

آثار رهی معیری

3 اثر از غزلها - جلد دوم رهی معیری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلها - جلد دوم رهی معیری شعر مورد نظر پیدا کنید.