1 زلفی که همه سال دل و جان برد او هرگز بوفا سوی کسی ننگرد او
2 گویند که سرخ است و سیه بایستی چون سرخ نباشد که همه خون خورد او
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای زده لبیک شوق از غایت صدق و صفا بسته احرام وفا در عالم خوف ورجا
2 ای زنقص نقض فارغ حکم تو گاه نفاذ وی زننک فسخ ایمن عزم تو وقت مضا
1 رخ خوب تو ناموس قمر برد لب لعل تو بازار شکر برد
2 بنفشه گر چه بازاری همیداشت چو زلف دید سردر یکدیگربرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **