زلف تو را که شامِ پریشانی از خیالی بخارایی غزل 64

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

زلف تو را که شامِ پریشانی من است

1 زلف تو را که شامِ پریشانی من است صبح است عارض تو که در پشت دامن است

2 سرو سهی که داشت هواهای سرکشی امروز پیش آن قد و بالا فروتن است

3 پیوسته چشم شوخ تو ز آن است سر گران کش دم به دم ز تیغ تو خونی به گردن است

4 ای مه چه لاف می زنی از حسن بی حساب پیش جمال یار حساب تو روشن است

5 کمتر ز کس نه ایم از آن دم که گفته ای در پیش مردمان که خیالی سگ من است

عکس نوشته
کامنت
comment