زلف یار از دست رفت و دل ازو از اهلی شیرازی غزل 467

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

زلف یار از دست رفت و دل ازو دیوانه ماند

1 زلف یار از دست رفت و دل ازو دیوانه ماند مشک رفت از خانه اما بوی او در خانه ماند

2 خانه ناموس کندم از پی گنج مراد آن نیامد عاقبت در دست و این ویرانه ماند

3 شمع چندان سر کشید از ناز کز برق فنا خود نماند و داغ حسرت بر دل پروانه ماند

4 ساغر عشرت شکست و هر کسی راهی گرفت عاشق افتاده دل در گوشه میخانه ماند

5 گرچه آن شوخ پریوش را نماند آن حسن و ناز اهلی سرگشته باری از غمش دیوانه ماند

عکس نوشته
کامنت
comment