- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زلف به انگشت پریشان مکن روی بدان خوبی پنهان مکن
2 طرهٔ مشکین سیه رنگ را سایهٔ خورشید درافشان مکن
3 از سر بیداد سر سروران در سر آن سرو خرامان مکن
4 عاشق دل سوخته را دست گیر جان و دلم بی سر و سامان مکن
5 چون بر ما آمدهای یک زمان حال دل خسته پریشان مکن
6 در بر ما یک نفس آرام گیر از بر ما قصد شبستان مکن
7 بی رخ خود عالم همچون بهشت بر من دل سوخته زندان مکن
8 بر تو چو عطار جفایی نکرد آنچه ز تو آن نسزد آن مکن