-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زر یکی و تنگهٔ زر بی شمار آن یکی در هر یکی خوش می شمار
2 در حقیقت زر یکی صورت بسی یک بود معنی به صورت صدهزار
3 تشنهٔ آب حیات ما بنوش ساغر و می را به یکدیگر بدار
4 چشم عالم روشن است از نور او خوش خیالت نقش بسته بر نگار
5 هر چه باشد هست با من در میان تا میان او گرفتم در کنار
6 عشق می بیند یکی و عقل دو عاشقان مستند و عاقل در خمار
7 نعمت الله در همه عالم یکی است گاه پنهان است و گاهی آشکار