1 زمن بخواهد حاجی سلام پرسش خویش دعا و خدمت هریک همی کنم تکرار
2 توقعست مرا کز مجددات امور خبر دهند بهر وقت از مجار ومسار
3 وگرمهمی یا خئمتی است فرماید که تا بشکر و بمنت شوم پذیرفتار
4 درود ایزد بر مصطفی محمدباد براهل بیت وی و بر مهاجر و انصار
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 الحذارای غافلان زین وحشت آباد الحذار الفرارای عاقلان زین دیو مردم الفرار
2 ا ی عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول زین هواهای عفن وین آبهای ناگوار
1 جانم از جام می شکر یابد گر لب لعل آن پسر یابد
2 چرخ باروی همچو خورشیدش حلقه مه برون در یابد
1 ای سعد فلک ترا مساعد اعدای ترا فلکه معاند
2 ای آنکه طراز دوش گردون رکن الدین بوالعلاست صاعد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به