1 زاهد زورع بر سر هر شی نرسد در مشرب عارفان دل وی نرسد
2 هر چند که او درون خود پاک کند هرگز بصفای شیشه می نرسد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عشق جانان راحت جان من بیچاره است آتش دوزخ بهشت مرغ آتشخواره است
2 تا گل رویش شکفت آن سرو دل با کس نماند ور کسی دارد دلی چون غنچه هم صد پاره است
1 نقشبندی که کسان عاشق و مستند او را گو چنین ساز بتی تا بپرستند او را
2 زاهدان سنگ که بر شیشه میخواره زدند نه همان شیشه که دل نیز شکستند اورا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **