ای ز تو بر هر دماغی صد هوس از اثیر اخسیکتی غزل 95

اثیر اخسیکتی

آثار اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

ای ز تو بر هر دماغی صد هوس

1 ای ز تو بر هر دماغی صد هوس وز وصالت خود نشان نادیده کس

2 چیست جز غم با دل من هم نشین کیست جز درد تو با جان هم نفس

3 تیز بازاری و چون تو شکری در مه دی هم نمانده بی مکس

4 تا غمت شحنه است در شهر وجود فتنه بر تخت است و عدل اندر جرس

5 یک لقب برناید از دیوان تو هیچکس را در جهان جز هیچکس

6 تحفه ئی میخواست عشقت گفتمش نیست حالی جز به جانم دسترس

7 خنده ئی زد گفت مرغی چون اثیر غبن باشد که به پرّد از قفس

عکس نوشته
کامنت
comment