- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ز تو بر هر دماغی صد هوس وز وصالت خود نشان نادیده کس
2 چیست جز غم با دل من هم نشین کیست جز درد تو با جان هم نفس
3 تیز بازاری و چون تو شکری در مه دی هم نمانده بی مکس
4 تا غمت شحنه است در شهر وجود فتنه بر تخت است و عدل اندر جرس
5 یک لقب برناید از دیوان تو هیچکس را در جهان جز هیچکس
6 تحفه ئی میخواست عشقت گفتمش نیست حالی جز به جانم دسترس
7 خنده ئی زد گفت مرغی چون اثیر غبن باشد که به پرّد از قفس