ز یاران رنجش هم، مانع دیدار از واعظ قزوینی غزل 235

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

ز یاران رنجش هم، مانع دیدار می‌گردد

1 ز یاران رنجش هم، مانع دیدار می‌گردد غبار خاطر، آخر در میان دیوار می‌گردد

2 خراش افتاده بر هم آنچنان در دل چو سوهانم که دشمن بر دل من گر خورد، هموار می‌گردد

3 به سودایی مده هر لحظه دل، گر عافیت خواهی که کس زود از هوای مختلف بیمار می‌گردد

4 به آزادی گرفتار است هرکس را که می‌بینم به زیر آسمان آسودگی بیکار می‌گردد

5 به جا هرگز نمی‌ماند متاع دلبری واعظ اگر یوسف به صحرا می‌رود بازار می‌گردد

عکس نوشته
کامنت
comment