ای ز بگه خاسته از جلال الدین محمد مولوی غزل 517

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای ز بگه خاسته سر مست مست

1 ای ز بگه خاسته سر مست مست مست شرابی و شراب الست

2 عشق رسانید تو را همچو جام از بر ما تا بر خود دست دست

3 بازوی تو قوس خدا یافت یافت تیر تو از چرخ برون جست جست

4 هر گهری کان ز خزینه خداست در دو لب لعل تو آن هست هست

5 فاش شد این عشق تو بی‌قصد ما بند بدرید ز دل جست جست

6 فاش شد آن راز که در نیم شب زیر زبان گفته بدم پست پست

7 کرم خورد چوب و بروید ز چوب عشق ز من رست و مرا خست خست

عکس نوشته
کامنت
comment