-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوگند خوردهای که از این پس جفا کنی سوگند بشکنی و جفا را رها کنی
2 امروز دامن تو گرفتیم و میکشیم تا کی بهانه گیری و تا کی دغا کنی
3 میخندد آن لبت صنما مژده میدهد کاندیشه کردهای که از این پس وفا کنی
4 بی تو نماز ما چو روا نیست سود چیست آنگه روا شود که تو حاجت روا کنی
5 بی بحر تو چو ماهی بر خاک میطپیم ماهی همین کند چو ز آبش جدا کنی
6 ظالم جفا کند ز تو ترساندش اسیر حق با تو آن کند که تو در حق ما کنی
7 چون تو کنی جفا ز کی ترساندت کسی جز آنک سر نهد به هر آنچ اقتضا کنی
8 خاموش کم فروش تو در یتیم را آن کش بها نباشد چونش بها کنی