- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای گشته چو مجنونم در عشق تو افسانه از بهر خدا رحمی با این دل دیوانه
2 پروانه صفت مائیم بر گرد رخت دایر وز سوز و گداز ما هیچت غم و پروانه
3 آخر نگهی میکن بر حال من بیدل چون گشت ز سودایت جان از همه بیگانه
4 تا دانه خالت را در رشته جان دیدم ما را نبود کاری با سبحه صد دانه
5 وز عشق تو زآنسانم، رسوای جهان جانم خوانند به دستانم در مسجد و میخانه
6 تسبیح ز کف دادم، زنار نبندم نیز جز رشته گیسویت گر رندم و مردانه
7 گر باده به کف آری خالد تو نه هشیاری تا پیش نظر داری آن نرگس مستانه