1 از کعبه کلیسیا نشینم کردی آخر در کفر بیقرینم کردی
2 بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست ای عشق، چه بیگانه ز دینم کردی!
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 اگر باشگونه بود پیرهن بود حاجت برکشیدن زتن
1 زلف ترا جیم که کرد؟ آن که کرد خال تو را نقطهٔ آن جیم کرد
2 وآن دهن تنگ تو گویی کسی دانگکی نار به دو نیم کرد
1 ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
2 مار است این جهان و جهانجوی مارگیر از مارگیر مار برآرد همی دمار
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **