رو رو ای جان از جلال الدین محمد مولوی غزل 2873

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

رو رو ای جان سبک خیز غریب سفری

1 رو رو ای جان سبک خیز غریب سفری سوی دریای معانی که گرامی گهری

2 برگذشتی ز بسی منزل اگر یادت هست مکن استیزه کز این مصطبه هم برگذری

3 پر فروشوی از این آب و گل و باش سبک پی یاران پریده چه کنی که نپری

4 هین سبو بشکن و در جوی رو ای آب حیات پیش هر کوزه شکن چند کنی کاسه گری

5 زین سر کوه چو سیلاب سوی دریا رو که از این کوه نیاید تن کس را کمری

6 بس کن از شمس مبر نه به غروب و نه شروق که از او گه چو هلالی و گهی چون قمری

عکس نوشته
کامنت
comment