ای که بر من جور تو بسیار از امیرخسرو دهلوی غزل 788

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای که بر من جور تو بسیار شد

1 ای که بر من جور تو بسیار شد زاریم بشنو که کارم زار شد

2 من که اندر سر جنونی داشتم خاصه سودای تو با آن یار شد

3 تا لبت بر نقطه جان خط کشید نقطه جان من از پرگار شد

4 تا تو دست و پا نهادی حسن را نیکوان را دست و پا بیکار شد

5 دوش پنهان می کشیدم زلف تو چشم مستت ناگهان بیدار شد

6 از عزیزی مردم چشم منی گر چه در چشم تو مردم خوار شد

7 خسرو از ابروی خود سازد کمان پس به پیش خسرو خاور کشد

عکس نوشته
کامنت
comment