جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1099

غزل 1099 ام از 6329 غزلیات

ای نهاده بر سر زانو تو سر

1 ای نهاده بر سر زانو تو سر وز درون جان جمله باخبر

2 پیش چشمت سرکش روپوش نیست آفرین‌ها بر صفای آن بصر

3 بحر خونست ای صنم آن چشم نیست الحذر ای دل ز زخم آن نظر

4 در مژه او گر چه دل را مژده‌هاست الحذر ای عاشقان از وی حذر

5 او به زیر کاه آب خفته‌ست پا منه گستاخ ور نی رفت سر

6 خفته شکلی اصل هر بیدادیی تا ز خوابش تو نخسپی ای پسر

7 پاره خواهم کرد من جامه ز تو ای برادر پاره‌ای زین گرمتر

8 سرکه آشامی و گویی شهد کو دست تو در زهر و گویی کو شکر

9 روح را عمریست صابون می‌زنی یا تو را خود جان نبودست ای مگر

10 تا به کی صیقل زنی آیینه را شرم بادت آخر از آیینه گر

11 سوی بحر شمس تبریزی گریز تا برآرد ز آینه جانت گهر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر

شاعر شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر چه کسی است ؟

شاعر شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر چیست ؟

قالب شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر غزل است

مضمون اصلی شعر ای نهاده بر سر زانو تو سر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر