ای به بدی کرده باز چشم از امیرخسرو دهلوی غزل 34

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای به بدی کرده باز چشم بدآموز را

1 ای به بدی کرده باز چشم بدآموز را بین به کمین گاه چرخ ناوک دلدوز را

2 هر چه رسد سر بنه زانکه مسیر نشد نیکوی آموختن چرخ بدآموز را

3 سوخته غم مدار دل به چنین غم، از آنک دل به کسی برنسوخت مرگ جگر سوز را

4 پیر شدی کوژ پشت دل بکش از دست نفس زانکه کمان کس نداد دشمن کین توز را

5 چون تو شدی از میان از تو به روز دگر جمله فرامش کنند یاد کن آن روز را

6 خود چو بدیدی که رفت عمر بسان پریر از پی فردا مدار حاصل امروز را

7 نقد تو امشب خوش است زانکه چو فردا به روز قدر نباشد به روز شمع شب افروز را

عکس نوشته
کامنت
comment