سرم بریدی و مهر تو در دل از اهلی شیرازی غزل 856

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

سرم بریدی و مهر تو در دل است هنوز

1 سرم بریدی و مهر تو در دل است هنوز نهال عشق مرا پای در گل است هنوز

2 اگرچه من همه عمر ار تو صبر ورزیدم به جان دوست که صبر از تو مشکل است هنوز

3 ز برگ‌ریز فنا هرکه می‌کند عشوه ز برق غیرت عشق تو غافل است هنوز

4 درخت بخت مرا میوه کی بود شیرین که هر ثمر که دهد زهر قاتل است هنوز

5 به بوی منزل یار از دو کون بگذشتم هزار فرسخ به منزل است هنوز

6 اگرچه لاف ز دیوانگی زند اهلی نمی‌رسد پری زانکه عاقل است هنوز

7 اهلی ز درش به مرگ دشمن ماتم‌زده‌وار می‌رود باز

عکس نوشته
کامنت
comment