جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تو از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2415

غزل 2415 ام از 6329 غزلیات

تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده

1 تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده بدیده گریه ما را بدین بخندیده

2 بخند جان و جهان چون مقام خنده تو راست بکن که هر چه کنی هست بس پسندیده

3 ز درد و حسرت تو جان لاله‌ها سیه است گل از جمال رخ توست جامه بدریده

4 ز خلق عالم جان‌های پاک بگزیدند و آنگهان ز میانشان تو بوده بگزیده

5 بدانک عشق نبات و درخت او خشک است به گرد گرد درخت من است پیچیده

6 چو خشک گشت درختم بسی بلندی یافت چو زرد گشت رخم شد چو زر بنازیده

7 خزینه‌های جواهر که این دلم را بود قمارخانه درون جمله را ببازیده

8 هزار ساغر هستی شکسته این دل من خمار نرگس مخمور تو نسازیده

9 ز خام و پخته تهی گشت جان من باری مدد مدد تو چنین آتشی فروزیده

10 مرا چو نی بنوازید شمس تبریزی بهانه بر نی و مطرب ز غم خروشیده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده

شاعر شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده چه کسی است ؟

شاعر شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده چیست ؟

قالب شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده غزل است

مضمون اصلی شعر تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر