جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

در از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 427

غزل 427 ام از 6329 غزلیات

در دل و جان خانه کردی عاقبت

1 در دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را دیوانه کردی عاقبت

2 آمدی کآتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت

3 ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت

4 من تو را مشغول می‌کردم دلا یاد آن افسانه کردی عاقبت

5 عشق را بی‌خویش بردی در حرم عقل را بیگانه کردی عاقبت

6 یا رسول الله ستون صبر را استن حنانه کردی عاقبت

7 شمع عالم بود لطف چاره‌گر شمع را پروانه کردی عاقبت

8 یک سرم این سوست یک سر سوی تو دو سرم چون شانه کردی عاقبت

9 دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک دانه را دُردانه کردی عاقبت

10 دانه‌ای را باغ و بستان ساختی خاک را کاشانه کردی عاقبت

11 ای دل مجنون و از مجنون بَتَر مردی و مردانه کردی عاقبت

12 کاسهٔ سر از تو پُر از تو تهی کاسه را پیمانه کردی عاقبت

13 جان جانداران سرکش را به علم عاشق جانانه کردی عاقبت

14 شمس تبریزی، که مر هر ذره را روشن و فرزانه کردی عاقبت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت

شاعر شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت چه کسی است ؟

شاعر شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت چیست ؟

قالب شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت غزل است

مضمون اصلی شعر در دل و جان خانه کردی عاقبت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر