1 یوسف رویی، کزو فغان کرد دلم چون دست زنان مصریان کرد دلم
2 ز آغاز به بوسه مهربان کرد دلم امروز نشانهٔ غمان کرد دلم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آخر هر کس از دو بیرون نیست یا برآوردنیست، یا زدنیست
2 نه به آخر همه بفرساید؟ هرکه انجام راست فرسدنیست
1 بینی و گنده دهان داری و نای خایگان غر، هر یکی همچون درای
1 اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود
2 خدای را بستودم، که کردگار من است زبانم از غزل و مدح بندگانش نسود
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **