1 تو پیش چشم منی چشم من پر آب از چیست چو دل بوصل تو آسود اضطراب از چیست
2 ز شوق آن لب میگون دلم کباب بود تو آتشم زده یی ورنه دل کباب از چیست
3 گرفت چاشنیی از لب تو ساغر می وگرنه بیهشی خلق در شراب از چیست
4 غم از حساب قیامت مگر نداری تو وگرنه با منت این ظلم بی حساب از چیست
5 چو آفتاب برت کم ز ذره خاکست بخاکیان درت ناز آفتاب از چیست
6 چو گنج حسن شدی حال دل خراب مپرس تو خود ببین که دل زار ما خراب از چیست
7 حدیث حسن بتان گر نمیکنی اهلی بکنج صومعه فریاد شیخ و شاب از چیست
دیدگاهها **