ای راه تو بحر بی کرانه از عطار نیشابوری غزل 737

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

ای راه تو بحر بی کرانه

1 ای راه تو بحر بی کرانه عشق تو ندیم جاودانه

2 از عشق تو صد هزار آتش در سینه همی زند زبانه

3 گر بنماید زبانه‌ای روی برهم سوزد همه زمانه

4 دو کون به هیچ باز آمد زین گونه که عشق کرد خانه

5 مرغ دل ما ز عشق تو ساخت بیرون دو کون آشیانه

6 مرغی که چنین شگرف افتاد خون می‌گرید ز شوق دانه

7 گفتم دل پر غم من آخر گردد به وصال شادمانه

8 در عشق تو چون قدم توان زد پیش قدمی صد آستانه

9 فی‌الجمله چه گویم و چه جویم جمله تویی و دگر بهانه

10 مقصود تویی و جز تو هیچ است این است سخن دگر فسانه

11 عطار چو بی نشان شد از تو او را بنشان ازین نشانه

عکس نوشته
کامنت
comment