- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای راه تو بحر بی کرانه عشق تو ندیم جاودانه
2 از عشق تو صد هزار آتش در سینه همی زند زبانه
3 گر بنماید زبانهای روی برهم سوزد همه زمانه
4 دو کون به هیچ باز آمد زین گونه که عشق کرد خانه
5 مرغ دل ما ز عشق تو ساخت بیرون دو کون آشیانه
6 مرغی که چنین شگرف افتاد خون میگرید ز شوق دانه
7 گفتم دل پر غم من آخر گردد به وصال شادمانه
8 در عشق تو چون قدم توان زد پیش قدمی صد آستانه
9 فیالجمله چه گویم و چه جویم جمله تویی و دگر بهانه
10 مقصود تویی و جز تو هیچ است این است سخن دگر فسانه
11 عطار چو بی نشان شد از تو او را بنشان ازین نشانه