-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو ببزم عیش و نبود ره من در آن میانه بچه حیله پیشت آیم چه سخن کنم بهانه
2 هوس فسانه یا رب شودت گهی که با من بتو گویم از غم خود سخنی در آن فسانه
3 همه شب بخواب بینم بطواف کعبه خود را چو شبی رسد بکویت سر من بر آستانه
4 بخدا که بیتو جایی نبود قرار و خوابم مگر آنکه مست افتم بدر شرابخانه
5 دو لب تو را چو اهلی نگزد زرشک میرد که مدام عیش دارد لب جام از آن میانه