-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم در بادیه مردان محوست تو را جم جم
2 در عالم پرآتش در محو سر اندرکش در عالم هستی بین نیلین سر چون قاقم
3 زیر فلک ناری در حلقه بیداری هر چند که سر داری نه سر هلدت نی دم
4 هر رنج که دیدهست او در رنج شدیدست او محو است که عید است او باقی دهل و لم لم
5 سرگشتگی حالم تو فهم کن از قالم کای هیزم از آن آتش برخوان که و ان منکم
6 کی روید از این صحرا جز لقمه پرصفرا کی تازد بر بالا این مرکب پشمین سم
7 ور پرد چون کرکس خاکش بکشد واپس هر چیز به اصل خود بازآید می دانم
8 رو آر گر انسانی در جوهر پنهانی کو آب حیات آمد در قالب همچون خم
9 شمس الحق تبریزی ما بیضه مرغ تو در زیر پرت جوشان تا آید وقت قم