جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تو از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3112

غزل 3112 ام از 6329 غزلیات

تو خدای خویی تو صفات هویی

1 تو خدای خویی تو صفات هویی تو یکی نباشی تو هزارتویی

2 به یکی عنایت به یکی کفایت ز غم و جنایت همه را بشویی

3 همه یاوه گشته همه قبله هشته چه غمست کآخر همه را بجویی

4 همه چاره جویان ز تو پای کوبان همه حمدگویان که خجسته رویی

5 تو مرا نگویی ز کدام باغی تو مرا نگویی ز کدام کویی

6 همه شاه دوزی همه ماه سوزی همه وای وایی همه‌های و هویی

7 تو اگر حبیبی چه عجب حبیبی تو اگر عدویی چه عجب عدویی

8 ز حیات بشنو که حیات بخشی ز نبات بشنو که نبات خویی

9 تو اگر ز مستی دل ما بخستی دو سبو شکستی نه دو صد سبویی

10 تو سماع گوشی تو نشاط هوشی نظر دو چشمی شکر گلویی

11 نه دلت گشادم که دگر نگویی نه چو موت کردم که دگر نه مویی

12 کدوییست سرکه کدوییست باده ترشی رها کن اگر آن کدویی

13 تو خموش آخر که رباب گشتی که به تن چو چوبی که به دل چو مویی

14 تو چرا بکوشی جهت خموشی که جهان نماند تو اگر نگویی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو خدای خویی تو صفات هویی

شاعر شعر تو خدای خویی تو صفات هویی چه کسی است ؟

شاعر شعر تو خدای خویی تو صفات هویی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر تو خدای خویی تو صفات هویی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تو خدای خویی تو صفات هویی چیست ؟

قالب شعر تو خدای خویی تو صفات هویی غزل است

مضمون اصلی شعر تو خدای خویی تو صفات هویی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر