جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ترش از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3098

غزل 3098 ام از 6329 غزلیات

ترش ترش بنشستی بهانه دربستی

1 ترش ترش بنشستی بهانه دربستی که ندهم آبت زیرا که کوزه بشکستی

2 هزار کوزه زرین به جای آن بدهم مگیر سخت مرا ز آنچ رفت در مستی

3 تو را که آب حیاتی چه کم شود کوزه چه حاجت آید جان و جهان چو تو هستی

4 بیا که روز عزیزست مجلسی برساز ولی چو دوش مکن کز میان برون جستی

5 پریر رفتم سرمست تو به خانه عشق به خنده گفت بیا کز زحیر وارستی

6 هزار جان بفزودی اگر دلی بردی هزار مرهم دادی اگر تنی خستی

7 چرا نگیرم پایت که تاج سرهایی چرا نبوسم دستت که صاحب دستی

8 دلا میی بستان کز خمارها برهی چنین بتی بپرست ای صنم چو بپرستی

9 برو دلا به سعادت به سوی عالم دل به شکر آنک به اقبال و بخت پیوستی

10 خموش باش اگر چه که جمله سیمبران به آب زر بنویسند هر چه گفتستی

11 ضیای حق و امام الهدی حسام الدین مجیر خلق به بالای روح از این پستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی

شاعر شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی چه کسی است ؟

شاعر شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی چیست ؟

قالب شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی غزل است

مضمون اصلی شعر ترش ترش بنشستی بهانه دربستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر