جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

باز از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2475

غزل 2475 ام از 6329 غزلیات

باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای

1 باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای دست جفا گشاده‌ای پای وفا کشیده‌ای

2 دوش ز درد دل مها تا به سحر نخفته‌ام ز آنک تو مکر دشمنان در حق من شنیده‌ای

3 ای دم آتشین من خیز تویی گواه دل ای شب دوش من بیا راست بگو چه دیده‌ای

4 آینه‌ای خریده‌ای می‌نگری به روی خود در پس پرده رفته‌ای پرده من دریده‌ای

5 عقل کجا که من کنون چاره کار خود کنم عقل برفت یاوه شد تا تو به من رسیده‌ای

6 لعبت صورت مرا دوخته‌ای به جادوی سوزن‌های بوالعجب در دل من خلیده‌ای

7 بر در و بام دل نگر جمله نشان پای توست بر در و بام مردمان دوش چرا دویده‌ای

8 هر کی حدیث می‌کند بر لب او نظر کنم از هوس دهان تو تا لب کی گزیده‌ای

9 تهمت دزد برنهم هر کی دهد نشان تو کاین ز کجا گرفته‌ای وین ز کجا خریده‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای

شاعر شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای چیست ؟

قالب شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر باز ترش شدی مگر یار دگر گزیده‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر