جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 422

غزل 422 ام از 6329 غزلیات

ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست

1 ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست

2 نقدهایی که نه نقد غم توست آن خاکست غیر پیمودن باد هوس تو بادست

3 کار او دارد کموخته کار توست زانک کار تو یقین کارگه ایجادست

4 آسمان را و زمین را خبرست و معلوم کآسمان همچو زمین امر تو را منقادست

5 روی بنمای و خمار دو جهان را بشکن نه که امروز خماران تو را میعادست

6 آفتاب ار چه در این دور فریدست و وحید شرقیانند که او در صفشان آحادست

7 خسروان خاک کفش را به خدا تاج کنند هر که شیرین تو را دلشده چون فرهادست

8 می‌نهد بر لب خود دست دل من که خموش این چه وقت سخن‌ست و چه گه فریادست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست

شاعر شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست چیست ؟

قالب شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست غزل است

مضمون اصلی شعر ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر