- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را در ره خراباتی خراب است گر آنجا خانهای گیری صواب است
2 بگیر آن خانه تا ظاهر ببینی که خلق عالم و عالم سراب است
3 در آن خانه تو را یکسان نماید جهانی گر پر آتش گر پر آب است
4 خراباتی است بیرون از دو عالم دو عالم در بر آن همچو خواب است
5 ببین کز بوی درد آن خرابات فلک را روز و شب چندین شتاب است
6 به آسانی نیابی سر این کار که کاری سخت و سرّی تنگ یاب است
7 به عقل این راه مسپر کاندرین راه جهانی عقل چون خر در خلاب است
8 مثال تو درین کنج خرابات مثال سایهای در آفتاب است
9 چگونه شرح آن گویم که جانم ز عشق این سخن مست و خراب است
10 اگر پرسی ز سر این سؤالی چه گویم من که خاموشی جواب است
11 برای جست و جوی این حقیقت هزاران حلق در دام طناب است
12 ز درد این سخن پیران ره را محاسنها به خون دل خضاب است
13 جوانمردان دین را زین مصیبت جگرها تشنه و دلها کباب است
14 ز شرح این سخن وز خجلت خویش دل عطار در صد اضطراب است