زهی راست از تو همه کار ما از خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

زهی راست از تو همه کار ما

1 زهی راست از تو همه کار ما به هر حال لطفت نگهدار ما

2 به سودای زلف تو تا سوختیم در آن حلقه گرم است بازار ما

3 گنه می کنیم و امید از تو این که از ما نپرسی ز کردار ما

4 از آن دم که زلف تو از دست رفت شد از دست سر رشتهٔ کار ما

5 چو گفتم خیالی چه مرغی است، گفت یکی عندلیبی ز گلزار ما

عکس نوشته
کامنت
comment