- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی راست از تو همه کار ما به هر حال لطفت نگهدار ما
2 به سودای زلف تو تا سوختیم در آن حلقه گرم است بازار ما
3 گنه می کنیم و امید از تو این که از ما نپرسی ز کردار ما
4 از آن دم که زلف تو از دست رفت شد از دست سر رشتهٔ کار ما
5 چو گفتم خیالی چه مرغی است، گفت یکی عندلیبی ز گلزار ما