به یک کرشمه کزان چشم از امیرخسرو دهلوی غزل 1914

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

به یک کرشمه کزان چشم دلربا کردی

1 به یک کرشمه کزان چشم دلربا کردی چو جان به سینه درون آمدی و جا کردی

2 خدنگ ناز چو از غمزه راست بگشادی به دل درست زدی، گر ز تن خطا کردی

3 من ار چه تیغ زنم، دل ز تو جدا نشود تو ناوکی زدی و دل ز من جدا کردی؟

4 دلم که شادی وصل ترا نکرده شکر هزار شکر کنم کز غمش سزا کردی

5 بگفتمت که غم جان مگوی با هر کس به غمزه گفتی و بر جان من بلا کردی

6 اگر میان تو گم گشت در میان کمر دهانت نیز نمی دانم، آن کجا کردی؟

7 بسوختی دل خسرو، هنوز خواهی سوخت چو کس نگفت ترا این چنین، چرا کردی؟

عکس نوشته
کامنت
comment