در دلم بنشسته‌ای بیرون از عطار نیشابوری غزل 10

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

در دلم بنشسته‌ای بیرون میا

1 در دلم بنشسته‌ای بیرون میا نی برون آی از دلم در خون میا

2 چون ز دل بیرون نمی‌آیی دمی هر زمان در دیده دیگرگون میا

3 چون کست یک ذره هرگز پی نبرد تو به یک یک ذره بوقلمون میا

4 غصه‌ای باشد که چون تو گوهری آید از دریا برون بیرون میا

5 سرنگون غواص خود پیش آیدت تو ز فقر بحر در هامون میا

6 گر پدید آیی دو عالم گم شود بیش از این ای لولو مکنون میا

7 نی برون آی و دو عالم محو کن گو برون از تو کسی اکنون، میا

8 چون تو پیدا می‌شوی گم می‌شوم لطف کن وز وسع من افزون میا

9 چون به یک مویت ندارم دست رس دست بر نه برتر از گردون میا

10 چون ز هشیاری به جان آمد دلم بی‌شرابی پیش این مجنون میا

11 بدرهٔ موزون شعرت ای فرید بستهٔ این بدرهٔ موزون میا

عکس نوشته
کامنت
comment