- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دلم بنشستهای بیرون میا نی برون آی از دلم در خون میا
2 چون ز دل بیرون نمیآیی دمی هر زمان در دیده دیگرگون میا
3 چون کست یک ذره هرگز پی نبرد تو به یک یک ذره بوقلمون میا
4 غصهای باشد که چون تو گوهری آید از دریا برون بیرون میا
5 سرنگون غواص خود پیش آیدت تو ز فقر بحر در هامون میا
6 گر پدید آیی دو عالم گم شود بیش از این ای لولو مکنون میا
7 نی برون آی و دو عالم محو کن گو برون از تو کسی اکنون، میا
8 چون تو پیدا میشوی گم میشوم لطف کن وز وسع من افزون میا
9 چون به یک مویت ندارم دست رس دست بر نه برتر از گردون میا
10 چون ز هشیاری به جان آمد دلم بیشرابی پیش این مجنون میا
11 بدرهٔ موزون شعرت ای فرید بستهٔ این بدرهٔ موزون میا