- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قصد سرم داری خنجر به مشت خوشتر از این نیز توانیم کشت
2 برگ گل از لطف تو نرمی بیافت بر مثل خار چرایی درشت
3 تیغ زدی بر سرم ای آفتاب تا شدم از تیغ تو من گرم پشت
4 تیغ حجابست رها کن حجاب بر رخ من گرم بزن یک دو مشت
5 وصف طلاق زن همسایه کرد گفت به خاری زن خود هشت هشت
6 گفت چرا هشت جوابش بداد در عوض زشت بدان قحبه رشت
7 بهر طلاقست امل کو چو مار حبس حطامست و کند خشت خشت
8 آتش در مال زن و در حطام تا برهی ز آتش وز زاردشت
9 بس کن و کم گوی سخن کم نویس بس بودت دفتر جان سر نوشت