جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

قصد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 514

غزل 514 ام از 6329 غزلیات

قصد سرم داری خنجر به مشت

1 قصد سرم داری خنجر به مشت خوشتر از این نیز توانیم کشت

2 برگ گل از لطف تو نرمی بیافت بر مثل خار چرایی درشت

3 تیغ زدی بر سرم ای آفتاب تا شدم از تیغ تو من گرم پشت

4 تیغ حجابست رها کن حجاب بر رخ من گرم بزن یک دو مشت

5 وصف طلاق زن همسایه کرد گفت به خاری زن خود هشت هشت

6 گفت چرا هشت جوابش بداد در عوض زشت بدان قحبه رشت

7 بهر طلاقست امل کو چو مار حبس حطامست و کند خشت خشت

8 آتش در مال زن و در حطام تا برهی ز آتش وز زاردشت

9 بس کن و کم گوی سخن کم نویس بس بودت دفتر جان سر نوشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر قصد سرم داری خنجر به مشت

شاعر شعر قصد سرم داری خنجر به مشت چه کسی است ؟

شاعر شعر قصد سرم داری خنجر به مشت جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر قصد سرم داری خنجر به مشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر قصد سرم داری خنجر به مشت چیست ؟

قالب شعر قصد سرم داری خنجر به مشت غزل است

مضمون اصلی شعر قصد سرم داری خنجر به مشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی است.
بنر