ای می لعل تو کام رندان از خواجوی کرمانی غزل 724

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای می لعل تو کام رندان

1 ای می لعل تو کام رندان جعد تو زنجیر پای بندان

2 کفر تو ایمان پاک دینان درد تو درمان دردمندان

3 لعل تو در خون باده نوشان چشم تو در چشم چشم بندان

4 پستهٔ تنگ تو نقل مستان نرگس مستت بلای رندان

5 تشنهٔ لعل تو می پرستان کشتهٔ جور تو مستمندان

6 جور کشیدم ولی نه چندین لطف شنیدم ولی نه چندان

7 بر دل خواجو چرا پسندی این همه بیداد ناپسندان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر