ای آشنا، درین چه بی از امیرخسرو دهلوی غزل 1632

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای آشنا، درین چه بی بن نظاره کن

1 ای آشنا، درین چه بی بن نظاره کن تا اندرو نگون نفتادی کناره کن

2 تا کی به جهد چاره مال و درم کنی؟ گر ممکنت بود ز پی عمر چاره کن

3 تاج سر فلک چه نظاره کنی به فرق چون خشت زیر سر نهد آنگه نظاره کن

4 بر لوح خاک احسن تقویم چون تویی در خویشتن شمار سپهر و ستاره کن

5 بگذر ز دهر و عنصر و اجرام، چرخ را پیش عروس همت خود پیشکاره کن

6 چون ز آفتاب و مه تو بهی، گر شوی چراغ سیلی به نور گو، به زبان صد حراره کن

7 ور خار بهر مطبخ تجرید می کشی طوبی و سدره بشکن و بر پشتواره کن

8 دل گوهری ست، گر به رگ راست بندیش آن رشته را بتاب و درین سنگ پاره کن

9 خسرو، به سیم معنی اگر در رسیده ای آن سیم را به گوش دلت گوشواره کن

عکس نوشته
کامنت
comment