ای چشم می پرستت آشوب از خواجوی کرمانی غزل 723

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان

1 ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان وی زلف پر شکستت زنجیر پای بندان

2 مهپوش شب نمایت شام سحرنشینان یاقوت جان فزایت کام نیازمندان

3 رویت بدل فروزی خورشید بت پرستان زلفت بدستگیری اومید مستمندان

4 از شام روز پوشت سرگشته تیره روزان وز نقش دلفریبت آشفته نقش بندان

5 آهوی نیمه مستت صیاد شیرگیران هندوی بت پرستت زنار هوشمندان

6 کفرت ز راه تحقیق ایمان پاک دینان دردت ز روی تعیین درمان دردمندان

7 خواجو جفای دشمن تا کی کند تحمل مپسند بروی آخر غوغای ناپسندان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر