1 ای راحت جان که مست دیدار توام دیریست که مست چشم بیمار توام
2 در بند توام چو آهوی سر به کمند از پیش تو چون روم گرفتار توام
1 جز وصل هوس نیست چو پروانه خسان را کو شمع که آتش زند این بوالهوسان را
2 ای گل که دمد از نفست بوی بنفشه زنهار مکن همد خود هیچ کسان را
1 ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست
2 از شوخی نظر دل ما خون بریخت هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست
1 ای بیتو از خون بسته گل مژگان من بر خارها خار است دور از روی تو در چشم من گلزارها
2 هرچند کز آب بقا باشد خضر دور از فنا بیند شهیدان تو را میرد ز حسرت بارها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به