خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

ای بر عذار مهوشت آن زلف از خواجوی کرمانی غزل 149

غزل 149 ام از 1143 غزلیات

ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست

1 ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست چون زنگئی گرفته بشب مشعلی بدست

2 وی طاق آسمانی محراب ابرویت پیوسته گشته خوابگه جادوان مست

3 همچون بلال برلب کوثر نشسته است خال لب تو گر چه سیاهیست بت پرست

4 بنشستی و فغان ز دل ریش من بخاست قامت بلند و دستهٔ ریحان تازه پست

5 مشنو که از تو هست گزیرم چرا که نیست یا نیست از تو محنت و رنجم چرا که هست

6 سروی براستی چو تو از بوستان نخاست برخاستی و نیش غمم در جگر نشست

7 صد دل شکار آهوی صیاد شیرگیر صد جان اسیر عنبر عنبرفشان مست

8 مخمور سر ز خاک برآرد بروز حشر مستی که گشت بیخبر از بادهٔ الست

9 نگشاد چشم دولت خواجو بهیچ روی تا دل برآن کمند گره در گره نبست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست

شاعر شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست چه کسی است ؟

شاعر شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست خواجوی کرمانی می باشد.

شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست چیست ؟

قالب شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست غزل است

مضمون اصلی شعر ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر