-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که مستک شدی و میگویی تو غریبی و یا از این کویی
2 مست و بیخویش میروی چپ و راست بی چپ و راست را همیجویی
3 نی چپست و نه راست در جانست آن که جان خسته از پی اویی
4 ز آن شکر روی اگر بگردانی اگر نباتی بدانک بدخویی
5 ور تو دیوی و رو بدو آری الله الله چه خوب مه رویی
6 دلم از جا رود چو گویم او میبرد جان و دل زهی اویی
7 هین ز خوهای او یکی بشنو گاه شیری کند گه آهویی
8 در ره او نماند پای مرا زانوم را نماند زانویی
9 جز به چوگان او مغلطان سر گر به میدان او یکی گویی
10 هین خمش کن در این حدیث بازمپیچ آسمان وار اگر یکی تویی