-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای برده به آبروی آبم وز نرگس نیم خواب خوابم
2 تا روی چو ماه تو بدیدم افتاده چو ماهیی ز آبم
3 چون شد خط سبز تو پدیدار بر زرده نشست آفتابم
4 هرگه که به خون خطی نویسی من سر ز خط تو برنتابم
5 هرگه که حدیث وصل گویم دل خون گردد ز اضطرابم
6 از بی نمکی و بی قراری در سیخ جهد که من کبابم
7 وصلت نرسد به دل که از دل تا با جانم خبر نیابم
8 من خاک توام تو گنج حسنی بنمای رخ از دل خرابم
9 در پای فتادهام چو زلفت زین بیش چو زلف خود متابم
10 عطار ز دست شد به یکبار وقت است که کم کنی عذابم