عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

زلف تو که فتنهٔ جهان از عطار نیشابوری غزل 328

غزل 328 ام از 5015 غزلیات

زلف تو که فتنهٔ جهان بود

1 زلف تو که فتنهٔ جهان بود جانم بربود و جای آن بود

2 هر دل که زعشق تو خبر یافت صد جانش به رایگان گران بود

3 مرده‌دل آن کسی که او را در عشق تو زندگی به جان بود

4 گفتم دل خویش خون کنم من کز دست دلم بسی زیان بود

5 ناگاه کشیده داشت دستم چون پای غم تو در میان بود

6 گر من دادم امان دلم را دل را ز غم تو کی امان بود

7 گفتم که دهان تو ببینم خود از دهنت که را نشان بود

8 هرگز نرسید هیچ جایی آن را که غم چنان دهان بود

9 گفتی که چگونه‌ای تو بی‌من دانی تو که بی‌تو چون توان بود

10 ز آنروز که یک زمانت دیدم صد ساله غمم به یک زمان بود

11 بر خاک درت نشسته عطار تا بود ز عشق جان فشان بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود

شاعر شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود چه کسی است ؟

شاعر شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود عطار نیشابوری می باشد.

شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود چیست ؟

قالب شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود غزل است

مضمون اصلی شعر زلف تو که فتنهٔ جهان بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر