-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زلف تو هر موی و بادی در سرش لعل تو هر گنج و خوبی بر درش
2 هست رویت شعله آتش، ولی شسته اند از هفت آب کوثرش
3 من نگردم گرد آن چشمه، ولی باد پیچیده ست بر نیلوفرش
4 خانه ای کانجا تویی پرده مبند کافتاب اندر نیاید از درش
5 چشم من در سبزه خط تو یافت چشمه ای کز خضر جست اسکندرش
6 ز آب میرد آتش و روشن تر است آتشین رویی که خوی دارد برش
7 آن ز ره کز زلف در بر کرده ای آه خسرو بس بود پیکان گرش