- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سیه گر سپید کاری تو سرخ رویی و سبز داری تو
2 من به جان سوختم بگو آخر با شب و روز در چه کاری تو
3 روز به کار تو کی توانم برد زانکه بس بوالعجب نگاری تو
4 کار ما را قرار می ندهی دلبری سخت بی قراری تو
5 نیست بویی ز وصل تو کس را زانکه همرنگ روزگاری تو
6 غم من خور که غم بخورد مرا راستی نیک غمگساری تو
7 زان سبب شادمانی از غم من که ازین غم خبر نداری تو
8 بلبل شاخ عشق عطار است گر به خوبی گل بهاری تو