-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم یاقوت آبدار تو قوت روان چشم
2 خیل خیال خال تو بیند بعینه و در هر طرف که روی کند دیدبان چشم
3 دور از توام ز دیده نماند نشان ولیک برخاک درگه تو بماند نشان چشم
4 یکدم بیاد آن لب و دندان در نثار خالی نشد ز گوهر و لعلم دکان چشم
5 روز سپید اگر نه بروی تو دیدهام یا رب سیاه باد مرا خان و مان چشم
6 ای بس که ما بسوزن مژگان کشیدهایم زنجیرههای جعد تو بر پرنیان چشم
7 چون میروی کجا نشود ملک دل خراب ما را که رود میرود از ناودان چشم
8 پستان سیمگون تو با اشک لعل ما آن نار سینه آمد و این ناردان چشم
9 خواجو نگر که رستهٔ پروین ز تاب مهر هر صبح بیتو چون گسلد ز آسمان چشم